من و شکلات گم شده

بعد من خاطرات می مانند و تا ان زمان این من هستم و ام اس

من و شکلات گم شده

بعد من خاطرات می مانند و تا ان زمان این من هستم و ام اس

چهرشنبه سوری

این اخرین پست امسال من است و نمی دانم با این حال مامان و حال نذار خودم عید خانه ما می اید یا نه چون امسال از 7 سین خبری نیست و نه مامان نه من حالمون خوش نبود که خرید برویم ولی چهارشنبه سوری را توی خانه با چند تا شمع بر قرار کردیم من که نمی توانستم راه بروم با ویلچر از رو شمعها رد شدم و مامان هم افتان و خیزان اگر دوربین داشتم عکسم می گرفتم 

این نیز می گذرد ولی چطور نمی دانم   

پ. راستی کسی میداند چرا در سایت یاهو از 3 روز پیش  adressbook 

باز نمیشه 

اخر نمی توانم برای کسی میل بزنم و فقط می توانم جواب بدهم

زپلشک اید و زن زاید و مهمان ...............

فقط می خواهم بگویم هنوز نفس می کشم روزی که باید بیمارستان می رفتم و شیمی درمانی می کردم همان دارو نوانترون مامان در بستر بیماری بود و نمی توانست با من بیاید بیمارستان هم زونا گرقته بود و هم مشگلات ریوی همه چیز خدایی گذشت ولی دمار از روزگارم در امد و هنوزم خوب نیستم مامان هم مشگل ریه که داشت حالا مشگل معده و روده هم دارد غذا نمی خورد درد زونا هم اذیتش می کند و من امروز فقط توانستم از تخت بیرون بیایم غذا بخورم و اینجا چند خطی بنویسم از عید و سفره هفت سین و بوی بهار در منزل ما خبری نیست خالا ماندم تگ تنها چه کنیم چون همه مسافرت خواهند بود و ایا می توانم کاری انجام دهم

کتاب دلخواه

در بلاگ امید عزیز بازی اینترنتی را متوجه شدم که برایم جالب به نظر رسید از انجایی که حال خوشی ندارم و در گیر بیماری مامان هستم و خودم هم باید شیمی درمانی بشوم نمی توانم زیاد بنویسم  ولی من دلم می خواهد کتابی را بخوانم که بعد مرگم از خاطرات و نظرات دیگران و عقایدشان درباره من باشد چرا که بعد مرگ کتاب دیگر نمیشه خواند و من قبلا 

 ان را خوانده باشم و حالا به رسم 5 نفر را باید دعوت کنم  

 

 

پاتریس انلاین