من و شکلات گم شده

بعد من خاطرات می مانند و تا ان زمان این من هستم و ام اس

من و شکلات گم شده

بعد من خاطرات می مانند و تا ان زمان این من هستم و ام اس

چه زیبا است

چه زیباست رفتن و چه زیباست رها شدن و از اسارت در بستن مرگ زیباست و لحظه کندن دردناک شاید صحبت درباره ان اسان نباشد ولی زیبااست و خوشحال میشوم کلامم را بتوانید درک کنید چون دوستتان دارم

نظرات 6 + ارسال نظر
ع.ب. جمعه 2 اسفند 1387 ساعت 22:44 http://301040.blogsky.com

سلام. نمی دونم چرا. ولی من نمی تونم فونت شما رو بخونم!
http://301040.blogsky.com

عزیز فونت من اریل قبلی ها را من ننوشتم فکر کنم ته هو ما باشه

هادی شنبه 3 اسفند 1387 ساعت 09:08

سلام

شما و هر فردی، حق دارد که مسیر خود را در زنگی انتخاب نمایداین حق شماست.

هزار گل تقدیم به اینه شکستگی که که لبخند تو راد تکرار می کند.

هادی دوشنبه 5 اسفند 1387 ساعت 09:30

سلام

میگن اخر معرفت اون قدر دوره که عمرادم کفاف نمیده که بهش برسه اما یه اسمس فرستادم برای اونیکه اخر جاده معرفت ایستاده.
—————————
گل اگرخشک شودساقه ی ان میماند عشق اگردورشودخاطره اش میماند
در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم.
—————————
خدا حافظ همین حالا،همین حالا که من تنهام خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام خداحافظ کمی غمگین،به یاد اون همه تردید به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید اگه گفتم خداحافظ، نه اینکه رفتنت ساده است نه اینکه می¬شه باور کرد دوباره آخر جاده است خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا

توتیا سه‌شنبه 6 اسفند 1387 ساعت 00:34

هادی جان من نفهمیدم چی می خواهی بگی ولی نگرانم هستی می بینم ولی بریدم چون شاید اخرین پست باشه چون دیگر نمیبینم و نمی توانم بنویسم

هادی پورفرضی دوشنبه 12 اسفند 1387 ساعت 12:16

سلام


زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی ها
—————————
هر وقت خواستی تو آسمون یه ستاره واسه خودت انتخاب کنی همیشه اون کم رنگه رو انتخاب کن. چون همه به پر رنگه نگاه می کنن اونم به همه نگاه می کنه.
—————————
به نام ستاره ی شب تاریکم…یک شب خوب تو اسمون…یک ستاره چشمک زنون…خندیدو گفت کنارتم تا اخرش تاپای جون…ستاره ی قشنگی بود.اروم و نازو مهربون…ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون…اما زیادطول نکشید عشق منو ستاره جون…ماهه اومدستاره رو دزدیدو برد نامهربون… ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون… حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به اسمون

هادی سه‌شنبه 13 اسفند 1387 ساعت 10:01

سلام

عشق ورزیدن را ازکویربیاموزیم که دریا بودنش را به آفتاب بخشید...
—————————
گر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بحررنج است اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
—————————
چهار چیز است که نمی توان آنها را بازگرداند : سنگ ... پس از رها کردن ! حرف ... پس از گفتن ! موقعیت... پس از پایان یافتن ! زمان ... پس از گذشتن !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد